آقا رضا تعمیر کار سیار پکیج و آبگرمکن در شهر اردبیل است او چند سالی است که ازدواج کرده و در خانه ی پدر زنش زندگی می کند و اوضاع مالی خوبی ندارد .روز جمعه ، اردیبهشت سال ۱۳۹۹در را هروی خانه مشغول تمیز کردن اسلحه ی بادیش بود که ناخواسته به سمت کوچه شلیک می […]

آقا رضا تعمیر کار سیار پکیج و آبگرمکن در شهر اردبیل است او چند سالی است که ازدواج کرده و در خانه ی پدر زنش زندگی می کند و اوضاع مالی خوبی ندارد .روز جمعه ، اردیبهشت سال ۱۳۹۹در را هروی خانه مشغول تمیز کردن اسلحه ی بادیش بود که ناخواسته به سمت کوچه شلیک می کند. ساچمه ی رها شده با دست راست مهران ، پسر نوجوان ۱۳ساله ی  که در کوچه مشغول بازی کردن بود برخورد می کند و موجب شکستگی استخوان کف دست او می گردد. با شکایت پدر مهران ؛ رضا به مبلغ ۷۲میلیون تومان محکوم به پرداخت دیه شده و چون توان پرداخت نداشته روانه زندان می شود ریش سفیدان محل  و شورای حل اختلاف ستاد دیه ی اردبیل  تمام تلاش خود را برای جلب رضایت از شاکی انجام می دهند ولی چون خانواده ی مهران نیز از طبقه ضعیف جامعه بودند و بابت هزینه های درمان پسرشان از آشنایان خود پول قرض کرده بودند نتیجه ی حاصل نمی شود.

با ارسال پرونده ی رضا به ستاد دیه ی استان بررسی های اولیه در کوتاه ترین زمان ممکن انجام شده و بامعرفی او به بانک برای دریافت مبلغ ۵۰میلیون تومان وام ،۲۰میلیون تومان کمک ستاد دیه ی استان و ۲میلیون تومان آورده ی خودش از زندان آزاد و به آغوش خانواده اش باز می گردد .