ابوطالب شجاع
داستان امیدی که نا امید شده بود 19 بهمن 1400

داستان امیدی که نا امید شده بود

زندگی آرام و خوبی داشتیم، عاشق خانواده ام بودم با تمام وجودم به آنها عشق می ورزیدم با وجود شرایط بد اقتصادی در آمدم برای گذران زندگی کافی نبود. علاقه زیادی به کارهای فرهنگی داشتم خیلی وقت بود می خواستم یک مغازه ویدیو کلوپ باز کنم ولی سرمایه کافی نداشتم .با هزار بدبختی از بانک […]

سد معبری که حادثه ساز شد 19 بهمن 1400

سد معبری که حادثه ساز شد

 سیامک جوانی۳۰ است ، چند سالی است که ازدواج کرده و دو فرزند پسر دارد . او در یک خانواده پر جمعیت به دنیا آمده و به خاطر فقر و نداری نتوانست بیشتر  از مقطع راهنمای ادامه تحصیل دهد،  وضعیت مالی خوبی ندارد واز طریق کارگری گذران زندگی می کند . بعد از ظهر اردیبهشت […]

دست فروشی برای بقایی زندگی 19 بهمن 1400

دست فروشی برای بقایی زندگی

سجاد ، جوانی ۳۱ساله و معلول جسمی حرکتی است او از بیماری قلبی رنج می برد، همسرش نیز معلول جسمی حرکتی است آنها اجاره نشین و در یک خانه ی کلنگی زندگی می کنند با این حال او یک پدر است و یک فرزند پسر دارد و برای تامین نیازهای خانواده اش باید تلاش کند.آنها […]

داستان تفنگی که حادثه آفرید 18 بهمن 1400

داستان تفنگی که حادثه آفرید

آقا رضا تعمیر کار سیار پکیج و آبگرمکن در شهر اردبیل است او چند سالی است که ازدواج کرده و در خانه ی پدر زنش زندگی می کند و اوضاع مالی خوبی ندارد .روز جمعه ، اردیبهشت سال ۱۳۹۹در را هروی خانه مشغول تمیز کردن اسلحه ی بادیش بود که ناخواسته به سمت کوچه شلیک می […]

هواداران محسن چاووشی بازهم گل کاشتن 17 بهمن 1400

هواداران محسن چاووشی بازهم گل کاشتن

به مناسبت گرامیداشت دهه ی فجر  و فرا رسیدن ولادت با سعادت مولای موتقیان حضرت علی (ع) هنرمند مردمی کشورمان محسن چاووشی با انتشار پستی از گلریزان برای آزاد سازی  22تَن از زندانیان جرایم غیر عمد ومالی استان اردبیل خبرداد. در این گلریزان که دیروز به مدت ۲ساعت از ساعت۱۳تا ۱۵عصر در صفحه رسمی محسن […]

داستان رهایی راننده کمباین از زندان 10 بهمن 1400

داستان رهایی راننده کمباین از زندان

تازه کارم تمام شده بود و خورشید داشت غروب می کرد از صبح خروس خوان پشت کمباین بودم و گندم درو میکردم، دیگر نای ایستادن نداشتم .  دغدغه ی مشکلات زندگی فکرم رو مشغول کرده بود  ، خسته تر از همیشه پشت کمباین نشستم و  استارت زدم ، جاده اردبیل و مغان خلوت بود و من […]