خبرگزاری فارس- اردبیل|رحیمه شاکر: با چرخش عقربههای ساعت و نزدیکتر شدن به ۱۲ظهر، گامهایم برای رسیدن بلندتر میشود، از در ورودی که میگذرم بیش از ۲۰ نفر، که تعدادی از آنها روی صندلی انتظار نشسته و برخی در حال قدم زدن در سالن هستند توجهام را جلب میکند.
شاید اولین باری باشد که در مراجعات گاه و بیگاهم به ستاد دیه استان شاهد این حجم از شلوغی هستم، صورت و نگاههایشان به بیم و امید آمیخته شده است، به طرف اتاق روابط عمومی میروم و پس از سلام و احوالپرسی به انتظار مینشینم.
«زمان» که دقایقی پیش چون اسب چموشی میتاخت انگار از نفس افتاده است و حالا ثانیهها برای حرکت باهم تعارف دارند و انگار سنگینی دقایق در صدای قدمها گم میشود. بانویی با لبخند وارد میشود و با انرژی مثبتی که با خود آورده قلب زمان را به تپش درمیآورد.
مسوول روابط عمومی ستاد دیه، برای اینکه فضا را برای مصاحبه مناسبتر کند به بهانهای از اتاق بیرون میرود و من میمانم و دوباره سردرگمی آغاز یک مصاحبه تلخ و یادآوری حوادثی که میدانم، مصاحبه شونده رغبتی برای تکرارش ندارد.
معرفی شاید اولین سوال ساده و متداول تمام مصاحبهها باشد که از او میپرسم، با تبسمی که از لحظه ورودش بر لب دارد جواب کوتاه میدهد و میگوید: «فرشته شیخی هستم».
انتظار جواب خلاصه و کوتاه را، از او نداشتم. بنابراین سوال دوم را مطرح کردم، گفتن از اتفاقات و تجربههایی که منجر به ورودش به این عرصه شده، خواسته بعدی من بود.
بهخاطر اضطرابی که بابت یادآوری خاطرات تلخ، به جانش افتاده بود چادر و روسریاش را مرتب کرده و ادامه میدهد: دو سال پیش بود که برادرم مجید در اثر حادثهای فوت کرد، «ناخودآگاه اشک از گوشه چشمانش میلغزد و در کسری از ثانیهای با انگشتانش پاک میکند».
فضای اتاق رفته رفته سنگینتر میشود و من چون نمیدانم باید چه کنم سکوت میکنم تا حرفهایش را ادامه دهد، اما بغضی که به گلویش چنگ انداخته قدرت ادای کلمات را از حنجرهاش ربوده است. ثانیههایی بعد کمی آرام میگیرد و از من میخواهد تا به جزئیات حادثه اشاره نکند؛ به درخواستش احترام میگذارم چرا که این تنها کاری است که میتوانم انجام دهم.
ادامه میدهد: برادرم جوان بود، برای بچه یک و نیم سالهاش که همین دیروز تولدش بود کلی آرزو داشت. آهی میکشد و میگوید: جای مجید در زندگی ما واقعا خالی است (نگاهش را به زمین دوخت)، در اوج کرونا حادثهای تلخ باعث فوتش شد و به واسطه شرایط آن روزها، هیچ مراسمی انجام نشد.
در اولین سالگرد برادرم، اقدام به پخت غذا و پخش آن در مناطق محروم اردبیل کردیم کاری که بهعنوان یک عرف در بین مردم مرسوم بوده و تبدیل به یک سنت شده است. اما در سالگرد دوم پدر و مادرم با این کار مخالفت کردند بنابراین تصمیم گرفتیم تا هزینه خیرات غذا را در کار خیر دیگری خرج کنیم.
همینجا؛ از نحوه آشنایی با فعالیتهای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد و مالی و از علت سمت و سو گرفتن به اینکار خیر پرسیدم.
در پاسخ به قدرت فضای مجازی و فعالیتهایی که در این رابطه در آنجا منعکس میشود اشاره میکند و ادامه میدهد: از سالهای گذشته طبق فرهنگ و رسوم، احسان برای اموات صرفا در پخت و پخش غذا در بین فامیل و آشنایان خلاصه میشد.
نگاهش را به طرف موبایلی که جملههایش را داشت کلمه به کلمه ضبط میکرد برگرداند و گفت: از نظر من فضای مجازی و موبایلها تغییرات بزرگی اعم از مثبت و منفی در زندگی انسانها رقم میزند، آشنایی من با کارهای خیر و کمک برای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد و مالی بیارتباط با عکسها و مطالب فضای مجازی نیست. اولین گام من در این راه نیز بواسطه آشنایی با ستاد دیه و اهدای مبلغ خیرات سالگرد برادرم مجید، به این ستاد برای کمک به آزادسازی زندانیان از همین طریق شروع شد.
فرشته شیخی ادامه میدهد: پس از دومین سالگرد مجید و رفت و آمدهای من به ستاد دیه و دیدن چهره افرادی که در سالن این مرکز شاید روزها و حتی سالها چشم انتظار دستی برای کمک بودند، تصمیم گرفتم تا کمک به آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد و مالی را به طور خودجوش در جامعه انجام دهم و در حد توان نسبت به فرهنگسازی و اطلاعرسانی این موضوع در بین مردم تلاش کنم.
در ادامه، به قسمتهای دیگری از فعالیتهای خیرخواهانه خود در خصوص آزادسازی زندانیان اشاره میکند و از تلاشهای شبانهروزی خود برای اینکار میگوید و برادرش را شخصی میداند که بواسطه او قدم در این راه گذاشته و او را در اجر اخروی کارهایش سهیم میداند.
به امتناع بیشتر خانوادهها از مصاحبه در مورد این کار خیر اشاره میکنم و از تاثیر میزان آگاهی و اطلاع مردم در این باره میپرسم.
پاسخ میدهد: خداوند در قرآن سفارش کرده کارهای نیک و خیر را بهصورت آشکارا و پنهانی انجام دهید و اکنون در شرایطی که بیشتر مراسمهای عزا و عروسی بدون در نظر گرفتن توان و شرایط مالی خانوادهها به سمت تجملات، بریز و بپاشها سوق داده شده، تلاش در جهت مقابله با این ضد ارزشها ضروری است.
بهعنوان مثال اگر در مرگ عزیزی به دنبال خیرات و رساندن ثواب اخروی به او هستیم راههای به مراتب بهتری از تقدیم تاج گل، اوراق تسلیت و تهیه سنگ قبرهای گرانقیمت و خیرات غذا برای رساندن ثواب و اجر اخروی به عزیز از دست رفته وجود دارد و میتواند؛ در قالب اهدای خیرات برای آزادی یک زندانی، اهدای جهیزیه برای نوعروسان کم بضاعت و … انجام گیرد.
حقیقتا اینکار بیشتر در آرامش روح متوفی تاثیرگذارتر و به مراتب اجر اخروی ماندگارتری دارد که البته تحقق این موضوع نیازمند فرهنگسازی و ترویج آن در بین مردم و القای این باور که، آزادی یک زندانی در واقع نجات یک خانواده و چندین زندگی است، را دارد.
در سوال آخر گفتوگو با فرشته شیخی، بانویی که از دل یک روستا همت کرده و با متقاعد کردن خانوادهاش هزینه خیرات برادر مرحوم خود را به آزادی یک زندانی اختصاص داده؛ میخواهم تا اگر حرف و سخن ناگفتهای دارد، بگوید.
با لبخندی که از ابتدای همصحبتی بر لب دارد میگوید: مطمئن هستم مجید ما هم از اینکار رضایت بیشتری دارد و امیدوارم تبلیغات و فرهنگسازی برای ترویج این کار خیر در جامعه بیشازپیش اتفاق بیفتد.
امیدوارم زندانیان جرائم غیدعمد و مالی که منتظر یک امید هستند، بواسطه افزایش مشارکت و استقبال مردم از اینکار خیر، از بند مشکلات رها شوند و به آغوش خانوادههایشان بازگردند.
حتما ثواب و اجر آزادی یک انسان از بخشش هزاران وعده غذایی، بالاتر است و همه ما موظف به اطلاعرسانی و افزایش آگاهی در جامعه برای انجام کار نیک هستیم. در ابتدای این راه اگرچه ممکن است چالشهای زیادی وجود داشته باشد و با عدم استقبال مواجه شود، اما در نهایت اینکار خداپسندانه هم همانند سایر کارهای نیک، در جامعه جای خود را پیدا خواهد کرد.
به گفتوگو با خواهری که به دنبال سعادتمندی برادر در آخرت، قدم در راه آزادسازی زندانیان گذاشته پایان میدهیم و به گوشهای دیگر از این شهر میرویم و پای صحبتهای خواهری مینشینیم که تجربه تلخ درگذشت خواهرش را از سرگذرانده است.
حالا ندا از نسیم میگوید؛ از خواهر و همبازی دوران کودکیاش که درست در ۲۸ سالگی دنیاش را عوض میکند، بیماری آتش فراق به دامان خانواده صادقی میزند و طراوت با جانِ نسیم از این خانواده میرود.
فرار از جزییات و نپرسیدن از علت فوت و روزهایی که با غم و اندوه سپری شده؛ شاید بهترین کاری باشد که باید انجام میدادم.
در ابتدا، از آشنایی با فعالیتهای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد و مالی و از چگونگی تصمیم برای انجام این کار خیر میپرسم.
ندا، با اشاره به روزهای ماه رمضان و برنامههای تلویزیونی مختص این ماه حرفهایش را شروع میکند و میگوید: در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان در یکی از برنامههای تلویزیونی ماجرای پدری روایت شد که بهخاطر مسائل مالی، راهی زندان شده بود ولی تعدادی از خیرین با پرداخت بدهی، او را از بند زندان رها کردند.
شاید اشکهای آن پدر در برنامه زنده تلویزیونی اولین جرقه را در ذهن اعضای خانواده صادقی زد تا هزینههای خیرات و احسان غذا برای «نسیم» را صرف آزادسازی زندانیها کنند. در ادامه از تاثیر اطلاعرسانی و افزایش آگاهی مردم نسبت به انجام این عمل خیر میپرسم.
با قاطعیت هرچه تمام میگوید: صرف هزینههای خیرات و احسان اموات برای آزادسازی زندانیان فرهنگ زیبایی است که هنوز نوپا است. تبلیغات محیطی این اقدام خاص و خداپسندانه متاسفانه قابل قبول نیست و اغلب خانوادههایی که برای این کار پیشقدم میشوند معمولا از طریق آشنایان و دوستان و یا برنامههای رادیو و تلویزیونی و فضای مجازی آشنا شدهاند.
ادامه میدهد: پس از جلب رضایت جمعی خانواده برای اهدای هزینه احسان غذا، به زندان اردبیل مراجعه کردیم و از آنجا به ستاد دیه استان معرفی و با فعالیتهای این ستاد و اقداماتی که برای آزادسازی زندانیان انجام میشد آشنا شدیم. فکر میکنم بهترین خیرات و احسان، صرف هزینهها در چنین راههایی است.
از راهکارهایی که میتواند در ارتقای فرهنگ اهدای خیرات برای آزادسازی زندانیان در بین مردم موثر باشد میپرسم.
ندا، ایجاد اعتماد را در این کار، مهم میداند و ادامه میدهد: ایجاد اعتماد و جلب اعتماد عمومی با انعکاس فعالیتهای این حوزه نقش بسزایی میتواند در افزایش مشارکت مردم داشته باشد، از سوی دیگر نشان دادن تاثیرات مثبت اینکار بر روی زندگی افرادی که از این طریق و کمکهای مردمی از زندان آزاد شدهاند هم میتواند رغبت بیشتری در مردم برای اهدای هزینههای احسان و خیرات به آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد و مالی ایجاد کند.
توصیهای که در این خصوص میتواند داشته باشد سوال آخر من برای اتمام این گفتوگو است؛ که با آرزوی سلامتی برای مردم پاسخ میدهد: پایان زندگی و مرگ موضوعی است که برای تمام انسانها رقم خواهد خورد و تنها چیزی که از انسان باقی میماند نام نیک و کارهای شایستهای است که در طول زندگیاش انجام داده و گاهی اثرات مثبت این کارها تا سالها پس از مرگ انسان نیز پایدار است و چه کاری بهتر از اینکه خانوادهای را بحران نجات دهیم.
در طول این مدت یک سوال خود را به دَر و دیوار ذهنم میکوبیدند و آن هم این بود که، اجر و ثواب چه کاری بیشتر از آزادی یک زندانی میتواند باشد!
در ادامه برای اطلاع و آگاهی از آمار زندانیانی که در سالهای گذشته از محل اهدای احسان اموات از زندان آزاد و به آغوش خانوادههایشان بازگشتهاند، به سراغ رییس ستاد دیه مرکز استان اردبیل رفتم و از اقدامات این ستاد در راستای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد و مالی جویا شدم.
کریمالله محبوبی با اشاره به آزادی ۴۶۰ نفر از زندانیان جرائم غیرعمد و مالی در سال ۱۴۰۰ میگوید: ۴۶۰ نفر در سال گذشته با محکومیت بیش از ۸۵میلیارد تومان از زندان آزاد شدهاند که نزدیک به ۱۰میلیارد تومان از آن توسط خیرین و کمکهای مردمی و اعطای تسهیلات بانکی به محکومین تامین شد. باقیمانده این مبلغ نیز از طریق پذیرش اعسار توسط مقام محترم قضایی، گذشت و جلب رضایت از شکات و آورده خانوادههای زندانیان در جهت آزادسازی زندانیان فراهم شده است.
وی ادامه داد: با اضافه کردن آورده بیش از ۸۵ جشن گلریزان که در مرکز و شهرستانهای مختلف استان برگزار شد، میتوان گفت؛ که در سال ۱۴۰۰ بیش از ۶ میلیارد و ۵۱۲ میلیون تومان توسط مردم برای کمک به آزادی زندانیان جرائم غیرعمد و مالی اهدا شده است.
رییس ستاد دیه مرکز استان اردبیل با اشاره به افزایش اطلاعات و آگاهی مردم نسبت به قانون و مقررات مربوط به امور مالی از کاهش آمار زندانیان جرائم غیرعمد و مالی خبر داده و میگوید: میانگین آمار زندانیان در سالهای مربوط به ۹۶ و ۹۷ تقریبا ۶۵۰ نفر بود که خوشبختانه با ارتقای سطح معلومات جامعه و مردم در ارتباط با مسائل مالی و تلاشهای مقامات قضایی برای پیشگیری از وقوع جرم این رقم را به کمتر از ۲۰۰ نفر در سال ۱۴۰۰ کاهش داده است، که امیدواریم با این روند این رقم امسال به زیر ۱۰۰ نفر تقلیل یابد.
در میان آمار و ارقامی که از سوی رییس ستاد دیه مرکز اردبیل ارائه میشود، به سختی و مشقت این کار فکر میکنم، خانوادههایی که برای نجات و رهایی یک پدر، مادر و یا فرزند از زندان روزها و سالها انتظار میکشند و در این میان افرادی نیز هستند که پابهپای آنها بیهیچ توقعی، مو در این راه سپید میکنند و شاهد تمام ماجرا از نیازمندی تا آزادی هستند.
وضعیت فعلی استان و مقایسه آن با سه ماه سال گذشته سوال دیگری است که رییس مرکز ستاد دیه استان پاسخ میدهد و میگوید: از ابتدای سال تاکنون ۴۰ نفر با محکومیت بیش از ۹میلیارد تومان از زندان آزاد شدند و ۱۰ نفر نیز در شرف آزادی هستند.
محبوبی ادامه میدهد: ۳۸ پرونده نیز برای گرفتن تسهیلات بانکی و کمک بلاعوض دارای مصوبه هستند و ارقام مربوط به کمکهای مردمی نیز در خور توجه است.
وی به انعکاس فعالیتهای ستاد دیه اردبیل در فضای مجازی اشاره و از تاثیر مثبت آن در مشارکت بیشتر مردم برای آزادسازی زندانیان سخن به میان آورده و ادامه میدهد: در سالهای اخیر افرادی با فروختن فیش حج و اهدای مبلغ آن و یا اهدای هزینه خیرات غذا در ماههای محرم و صفر و اهدای هزینه احسان اموات در آزادسازی زندانیان سهیم شدند و بالای ۸۰۰میلیون تومان در سال گذشته جمعآوری و صرف آزادی زندانیان جرائم غیرعمدو مالی نیازمند شد.
در سوال پایانی از خاطرهای فراموش نشدنی میپرسم، چرا که شنیدن خاطره از زبان شخصی که سالها با خانوادههای زندانیان همکلام و همدرد شده؛ شاید خالی از لطف نباشد.
رییس ستاد دیه مرکز استان اردبیل گفت: در سال گذشته و در شب میلاد حضرت قائم(عج) جشن آزادی زندانیان برای اولین بار در دفتر نماینده ولی فقیه در استان برگزار شد و طبق آمار و میزان مشارکت خیرین بنا بود حکم آزادی ۱۲ نفر از زندانیان جرائم غیرعمد و مالی در این مراسم صادر شود که به لطف خداوند استقبال مردم و مشارکت خیرین این عدد را به ۲۸ نفر افزایش داد و اشک شوق را در چشمان همه تلاشگران این عرصه حلقه زد.
میگوید: در این بین آزادی جوان ۳۱ سالهای رقم خورد؛ که به علت ریزش چاه منزل روی سر شخصی که برای لایروبی چاه اقدام میکرد و منجر به فوت شده بود، و چندین سال به خاطر ناتوانی در تامین دیه در زندان به سر میبرد خاطرهای فراموش نشدنی برایم رقم خورد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، پس از پایان گفتوگو با رییس ستاد دیه مرکز استان اردبیل؛ به نظر میرسد تمام کننده این ماجرا هم صحبتی با زندانیان و خانوادههای است که طعم شیرین آزادی را به همت دستهایی پنهان چشیدهاند که متاسفانه امتناع اغلب خانوادهها از مصاحبه به داستان نیمه تمام نقطه پایان میگذارد.
اما دنیا نیازمند جای بهتری شدن است، در گذر عمری که رو به پایان است وقتی نسبت به درد همنوع خود بیفکر نباشیم، وقتی در حد توان خود بتوانیم دست انسانی را برای بلند شدن بگیریم، دنیا جای بهتری خواهد شد.
Thursday, 21 November , 2024