قدیر پیرمرد هفتاد ساله ، ساکن یکی از روستاهای کم جمعیت استان اردبیل است او و همسرش از طریق کشاورزی گذران زندگی می کردند. با شیوع بیماری کرونا همسرش بیمار می شود وقدیر تمام اندوخته ی خود را صرف هزینه های درمان همسرش می کند ولی همسرش به خاطر ضعف جسمانی تاب بیماری را نمی […]
قدیر پیرمرد هفتاد ساله ، ساکن یکی از روستاهای کم جمعیت استان اردبیل است او و همسرش از طریق کشاورزی گذران زندگی می کردند. با شیوع بیماری کرونا همسرش بیمار می شود وقدیر تمام اندوخته ی خود را صرف هزینه های درمان همسرش می کند ولی همسرش به خاطر ضعف جسمانی تاب بیماری را نمی آورد و فوت می کند.
با فوت همسرش ، قدیر تنها و بدون هیچ خویشاوندی در روستا می ماند ، زندگی دیگر برایش معنایی ندارد و گوشه نشین می شود، پافشاری فرزندانش نیز برای بردن او نزدخودشان در تهران به جای نمی رسد . تا اینکه بعد گذشت چندماه از طریق یکی از آشنایان خود با خانمی در شهر اردبیل آشنا می شود و او را با مهریه ۵۰عدد سکه به عقدخود درمی آورد وقرار براین می شود که در روستا زندگی کنند امابا گذشت چندماه از زندگی مشترکشان به اختلاف می خورند و همسرش مهریه خود را به اجرا می گذارد .
پیرمرد ۷۰ ساله به خاطر شکایت همسرش و در حالی که هیچ گونه اموال و دارایی منقول و غیرمنقولی ندارد راهی زندان شده و تا به امروز با وجود مشکلات جسمی در حبس به سر میبرد.
پرونده قدیربا محکومیت ۵۰عددسکه طلای تمام بهار آزادی در نمایندگی ستاد مردمی دیه استان اردبیل در حال رسیدگی می باشد و از طریق شورای حل اختلاف شعبه ستاد مردمی دیه استان تلاش ها برای جلب رضایت از شاکی ادامه دارد تادر کوتاه ترین زمان ممکن زمینه آزادی او ازحبس فراهم گردد.
Sunday, 24 November , 2024